در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

دست نوشته و تقریرات یاسر کافی طلبه ی مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر عج رشته فقه التربیة- قم المقدسة

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت انقلابی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جلسه ششم کلام انقلابی: ضرورت آگاهی از نظام سلطه

حجت الاسلام والمسلمین فلاح شیروانی

مقرّر: یاسرکافی

اولین نکته قابل توجه که وزن راهبردی جدی دارد این است که نظام پهلوی، تنها یک نظام مستبد داخلی در مرزهای ایران نبود. اینجور نبود که با پادشاهی مستبد و اطرافیانش مواجه بودیم بلکه استبداد داخلی امتداد نظام سلطه [جهانی] بود. [این استبداد داخلی، امتداد اراده های نظام سلطه ی جهانی بوده است.]

به همین جهت برای تحلیل انقلاب اسلامی باید شناختی از نظام سلطه داشته باشیم.

نظام سلطه به تعبیر دینی، آگاهانه جلوی ظهور را خواهد گرفت. فلذا باید ماهیت نظام سلطه را شناخت و باید دید طرح تقابلی توحید در مقابل نظام سلطه چیست؟

اولین ویژگی نظام سلطه: هویت استکباری داشتن

یک نکته ی قابل توجه این است که نظام سلطه ما درباره اش تحلیل داریم و معتقدیم که جوهره ی نظام سلطه، رذیله ای انسانی است به نام استکبار.

حضرت امام می فرمایند استکبار اولین گناهی است که در عالم واقع شده است.

حال این کج روی و آسیب، پشتش شکل گیری نظام سلطه قرار دارد.

دو دشمن اساسی جبهه ی حق و شکوفایی انسان:

اساسا جبهه ی حق و شکوفایی انسان، دو دشمن اساسی دارد:

  1. نفسانیت انسانی (نفس)
  2. شیطنت شیطان

یا نفس مانع حرکت فطری انسان است و یا نفس یک انسان دیگری است که دارد مانع حرکت فطری من می شود.

آن جوهره ای که دارد با شکوفایی انسان مقابله می کند، نفسانیت انسان و شیطان است.

شیطان از جنس از جنّ است و می تواند دشمنی هایی بکند در سبک های متفاوت.

فلذا ما داریم که "من ساس نفسه ادرک السیاسة". کسی بتواند نفس خود را تدبیر نماید او به تدبیر انسان دست پیدا می کند.

حال اگر دشمن را شناختیم می توانیم به مبارزه با آن برویم.

نکته ی دیگر این است که انسان نیز می تواند مظهر ارادی شیطان شود، متخلق به اخلاق شیطانی شود. فلذا اگر شیطان به انسان دسترسی دارد بعضی دقیقا کار شیطان را می کنند که می گوییم شیاطین انسی.

حضرت امام یک اندیشه ی مفصلی در این باب دارد که با شیطان و شیطان انسی چگونه باید تعامل کرد.

لذا وقتی می گویند آمریکا شیطان بزرگ است یعنی اولا یک شیطان انسی است در حد دولت و ثانیا یک شیطان بزرگ است.

لذا این هایی که می خواهند نظر امام را نسبت به آمریکا تغییر دهند، نمی توانند؛ زیرا ایشان بر اساس یک نظریه ی عمیق دینی است که این فرمایش را دارند.

پس انقلاب اسلامی در رویارویی با نظام سلطه است، هرچند ظاهرش این است که با یک نظام استبدادی داخلی درگیر شده بوده است.

این نکته ی اول.

ویژگی دوم نظام سلطه: تکیه ی نظام سلطه بر تمدن غرب با دو پایه ی اساسی علمی و عملی

خوب حالا نظام سلطه متکی است به تمدن غرب.

هر تمدنی از یک عقلانیت تبعیت می کند. انبوهی از فهم ها و برداشتها وقتی نزد انسان یا انسانهایی جمع شود و با این فهم ها و معانی شروع کنند به زیستن، این آهسته آهسته خودش را در تمام ساحات انسانی بسط می دهد و تمدن شکل می گیرد.

پس هر تمدنی ، متکی بر اندیشه های خود در تمام لایه های خود می باشد.

حال نظام سلطه در حال حاضر، متکی بر دانش مادی در تمام لایه های خود است.

حضرت آقا می فرمایند مدیریت غرب بر دنیا دو پایه ی اساسی داشت: 1. پایه ی فکری و ارزشی (علم) 2. پایه ی عملی (سیاسی و نظامی)

اگر علم پیدا کنید، پنجه ی قوی پیدا خواهید کرد.

تمدن از دانایی تغذیه می کند. پس نظام سلطه تکیه بر دانش دارد لذا درگیری با آن بسیار سخت است.

این نکته ی خیلی مهمی است . یعنی کار انقلابیون خیلی سخت بوده است. یعنی فقط ساقط کردن یک حکومت مستبد نبوده است.

نظام سلطه فقط یک کشور نیست. و آمریکا بقیه ی نظام های شیطانی را بسیج می کند علیه یک کشور مظلوم. لذا نظام سلطه شکل گرفته است.

کشورهای زیادی در مبارزه با این نظام سلطه شکست خورده بودند و فقط انقلاب ایران است که مانند صاعقه ای بر سر نظام سلطه فرود آمده است.

پس انقلاب، یک معجزه است.

ابزارهای انقلاب اسلامی، جهت پیروزی بر نظام سلطه:

حال ابزار انقلاب اسلامی بر این نظام سلطه ی پیچیده چه بوده است؟

مقدمتاً اینکه انقلاب اسلامی با دو حرکت به پیروزی قطعی رسید:

  1. ساقط کردن نظام استبدادی در سال 57
  2. برپایی نظام نوین:

ما خیلی سریع نظام نوین خود را برپا کردیم. فقط این نبود که نظام استبدادی را ساقط کنیم یا یک دولت موقت را سالها بر کشور حاکم کنیم. انقلابیون بعد از 50 روز نظام جمهوری اسلامی را برپا کردند.

از اینجا بود که حضرت امام در 12 فروردین فرمودند که اضمحلال نظام های طاغوتی شروع شده است.

و این را نیز فرمودند که با مردم کار را شروع کنید.

سپس به فرمان حضرت امام ره، قانون اساسی نوشته شد و رفراندومی نسبت به آن صورت گرفت. در حالیکه بسیار مقاومت می کردند که این قانون اساسی تدوین نشود. در تدوین قانون اساسی 74 نخبه که 45 تا از آنها مجتهد بودند، شرکت داشتند.

پس این یک نکته ی مهم است که حرکت تثبیت نظام مطلوب، گام بسیار بزرگی بود.

ما با یک نظام سلطه ای روبرو بودیم که اگر در ایران چیزی را دست می زدیم ، این در آمریکا و اسراییل تحلیل می شد.

وقتی این بزرگی نظام سلطه را می بینیم ، به فکر فرو می رویم که این انقلاب چگونه به پیروزی رسید؟

حال باید این مقطع را بررسی کنیم اجمالا که این انقلاب در برابر دشمنان فکوری که به طریق علمی، تخصصشان در اضمحلال انقلابهاست، قرار داشت. برای این پیروزی چه چیزهایی نیاز بود؟

  1. هدف گذاری روشن و ثبات هدف ها
  2. انضباط های روشن و ایده های راهگشا
  3. توان اجتماعی بالایی که یارای تحمل فشارهای متنوع نظام سلطه را داشته باشد.

نظام سلطه پشت سر هم و بسیار متنوع و بسیار جذّاب می کوبد، لذا باید اراده ی بسیار قوی ای مقابلش باشد.

در جلسه ی بعد تفصیل این موضوع را می پردازیم.

  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

جلسه پنجم کلام انقلابی:

استاد حجت الاسلام والمسلمین فلاح شیروانی

مقرّر: یاسرکافی

در این پیچ تاریخی دارد هندسه ی جهان تغییر می کند.

معنای نخبگانی پیچ تاریخی و عصر جدید:

تعبیر نخبگانی این عبارت یعنی اینکه یک مکتب و عقلانیت دارد از بین می رود و به تبعش تمدن متکی بر این عقلانیت نیز فرو می پاشد.

نقش ویژه ی ایران در تحول تاریخی و دلایل جایگاه ویژه ی آن در پیچ تاریخی:

ایران در این میان و در دل این حادثه و پیچ تاریخی از چه جایگاهی برخوردار است؟

حضرت آقا می فرمایند که ایران در این تحول، تماشاچی نیست. کشور ما یک جایگاهی ویژه ای در این تحولات داریم.

حالا چرا ما تماشاچی نیستیم؟ (دلایل جایگاه ویژه ی ایران در پیچ تاریخی)

  1. بیداری اسلامی از کشور ایران شروع شد و به تشکیل نظام اسلامی انجامید. و بعد از 40 سال از آرمانهای خویش کوتاه نیامده است.
  2. ساخت مستحکم نظام متکی بر ایمان و عقلانیت.
  3. ذخایر عظیم طبیعی و انسانی.
  4. زایش فکری جمهوری اسلامی در مقابل نازایی غرب اندیشه های نوین:

ایشان می فرمایند ما مردم سالاری، زندگی بر اساس معنویت را مطرح می کنیم.

  1. سرسختی [مردم] در برابر شیوه های متداول غرب در پیشبرد کارهای خویش.

وظیفه ی ایران در این پیچ تاریخی:

  1. چالش با نظام سلطه:

نظام سلطه جنگ افروزی اش را به منطقه آورده آنگاه ما می گوییم ما نباید دنبال جنگ باشیم.

الان نظام سلطه هیچ احترامی برای ملتها قایل نیست و تربیت معنوی ملتها را مخدوش کرده است. حال وظیفه ی ما در برابر این نظام سلطه چیست؟ طرح شما چیست؟ نق زدن که فایده ندارد.

هیچ کسی طرحی ندارد غیر از امام و آقا.

امام طرح داشت و آن قیام همه ی مردم است. ایشان روی ترور سرمایه گذاری نکرده بود بلکه از نظر ایشان تنها طرح، قیام همه ی مردم است. این طرح متکی بر ایمان و صبر است.

پس وظیفه ی اول ایران چالش با نظام سلطه است تا آن هویت جمعی بین المللی خسته نشو شکل بگیرد. ایران به تنهایی نمی تواند نظام سلطه را از بین ببرد لیکن ایران محور است جهت آن شکل گیری هویت بین المللی. وقتی آن هویت بین المللی علیه نظام استکباری شکل گرفت، آنگاه است که تمدن اسلامی شکل خواهد گرفت.

[اگر ما یک ایرانی بسازیم مبتنی بر ایمان و عقلانیت، بطوریکه الگو شود برای کشورهای دیگر، این می شود بهترین چالش با نظام سلطه.]

  1. پیشرفت ایران و آباد کردن دنیا:

همه ی اینها در سایه ی دین تحقق پیدا خواهد کرد. و علت آماج دشمنان همین یگانگی دین و دنیا است. می گویند چرا دین  را پیشوای دنیا قرار داده اید؟

نقش نخبگان در این پیچ تاریخی:

فتح الفتوح انقلاب اسلامی این است که جوانها و نخبگان نسبت به آینده احساس مسؤولیت کنند. برای خودشان یک آینده ای را تصویر کنند و برای آن مجاهدت کنند.

  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

جلسه چهارم کلام انقلابی: انقلاب اسلامی و تحقق عصر جدید

استاد حجت الاسلام و المسلمین فلاح شیروانی

مقرّر:  یاسر کافی

در جلسات گذشته عرض شد که از دید تحلیل گران از جمله مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی ایران سخن نویی به میان آورده و چون پایدار پای آن ایستاده، عصر جدیدی را بوجود آورده است.

ایشان در یک فرمایشی در سال 69 می فرمایند که مبنای قاعده ی حرکت ما این است که با تشکیل نظام اسلامی، عصر جدیدی با خصوصیات متمایزی با دوران قبل در عالم بوجود آمد.

آیا این سخن مبالغه آمیز است یا خیر؟

معنای عصر جدید:

عصر جدید یعنی چه؟

عصر جدید یعنی این انقلاب آمده یک تغییراتی ایجاد کرده که بسیار زیرساختی است.

عصر جدید در ادبیات کلامی ما یک معنای خاصی دارد که وقتی انبیاء محشور می شوند در عالم یک تغییرات بنیادینی در محیط انسانی ایجاد می کنند که این انسان را وارد عصر جدید می کنند، هرچند که آن تغییر را به تفصیل مردم نفهمند.

حضرت امام در 12 فروردین می فرمایند که از این به بعد اراده های انسانی است که مسائل را روشن می کند و نظام های سلطه فرو ریخت.

حضرت آقا نیز اینگونه تقریر می کنند که انقلاب، صرفا یک تغییرات قومی و قبیله ای نبود، بلکه به برداشت امام و آقا وارد یک عصر جدید شده ایم یعنی مناسبات دارد بهم می ریزد و قوانین حاکم بر نظام ها دارد تغییر می کند.

ویژگی های عصر جدید (عصر امام خمینی):

آقا می فرمایند: عصر جدید وقتی شروع می شود هیچ کس نمی تواند خود را از این تغییرات دور بدارد. و این عصر، عصر امام خمینی ره است.

ویژگی های عصر امام خمینی به گفته ی آقا عبارتند از:

  1. گسترش اعتقاد و باورهای مذهبی:

آقای مصباح می فرمایند در یک مسافرت خارجی، یک کشیش می خواست دست مرا ببوسد که می گفت شما نماد آن روحانی انقلابی هستید که ما را از ذلت خارج کردید.

  1. معنا بخشید به ارزش انسانها و حضور مؤثر توده های میلیونی مردمی.
  2. آزادی از سلطه ، تصرف و نفوذ قدرتهای بزرگ؛ همان اصل "نه شرقی، نه غربی"

وظیفه ی نخبگان در تبیین معنای عصر جدید و پیچ تاریخی:

ایشان سال 91 می فرمایند: جهان در حال تغییر است، اسم این را گذاشته اند پیچ تاریخی. هندسه ی عالم دارد تغییر می کند. و این یعنی با هرچه انس گرفته اید باید یاد بگیرید که دل بکنید.

مکتب لیبرالیسم دارد زمین می خورد. و در یک نگاه بالاتر مکتب اومانیسم دارد زمین می خورد اعم از لیبرالیسم و کمونیسم.

فرمایش حضرت آقا این است شما به عنوان متدین، متکلّم، فرهیخته ی دینی وقتی می گوییم این مکتب امانیستی دارد زمین می خورد، نفی می کنید که اینگونه نیست.

تازه این غرق شدن مکتب مثل یک قایق کوچک نیست که سریع اتفاق بیافتد بلکه مثل کشتی تایتانیک است که مدتها طول می کشد.

باید یک سری نخبگان بیایند و در این تراز مسأله را ببینند.

ایشان 22 مرداد 91 می فرمایند که وضعیت دنیا در حال تحول است. شبیه جنگ جهانی اول. نظم نوینی انتظار می رود که در حال تحوّل باشد. در پیچ تاریخی قرار گرفته ایم.

نکته ی مهم این است که نه فقط کشور ما بلکه همه ی کشورها در این پیچ تاریخی و تحول جهانی قرار گرفته اند.

این سخنان به عنوان سخنان یک اندیشمند قابل توجه است.

درخواست آقا این است که بعضی از این سطح با جامعه صحبت کنند و برای این صحنه نقشه بکشیم.

دلایل حضرت آقا بر تحقق عصر جدید:

دلایل و شواهد مدعای ایشان:

  1. بیداری اسلامی؛ حتی وقتی بیداری اسلامی شکست خورد، گفتند بیداری اسلامی زنده است.
  2. خیز ناموفق غرب برای تسلط بر منطقه. این گفته سال 91 است که هنوز این اتفاقات رخ نداده بود.
  3. حوادث اروپا و زمین خوردن غرب با این خطاهای بنیانی. مثلا خطاهای اقتصادی غرب، خطاهای بنیانی و فلسفی و فکری غرب، خطاهای جهان بینی غرب. اینها یک خطاهای بنیاینی است نه خطاهای تاکتیکی و سطحی. این خطاها ، اثرش را در قرن می گذارد و موجب نابودی این تمدّن خواهد شد.
  4. افول وجهه ی آمریکا. آمریکا در دنیا به صورت متهم مطرح است. در هیچ ملتی وجهه ای ندارد. طرفدار زورگویی و دخالت در کشورها. وقتی شیطان ضعیف شود و رسوا شود راه باز می شود برای یک زندگی جدید.
  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

جلسه سوم کلام انقلابی: حقیقت انقلاب 2

استاد فلاح شیروانی

ویژگی هفتم: انقلاب ایران تفسیری نو از اسلام

یک دغدغه سازی رشد بشر دائما بشر را مشایعت کرده است و آنکه پشت این جریان خدا است که از طریق پیامبران این جریان را کمک می کرده است.

این جریان توسط مادی گراها روایت نخواهد شد.

این جریان تاریخی کجاست؟

این جریان تاریخ صاحبانی داشته است و توسط پیامبر خاتم و اوصیای ایشان ادامه داشته است که این شریعت از بین نرود.

حال وقتی جامعه ی ایران وقتی تحت فشار توسعه قرار گرفت، جامعه ی ایران یکبار دیگر به انتخاب خود توجه کرد و حضرت امام به عنوان نخبه ی این جریان این توجه را ایجاد کرد.

آن نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که دارد از این انقلاب تفسیرهای متفاوتی می شود و باید مواظب باشیم که این انقلاب از هویت خود خالی نشود.

نمی شود به انقلاب اسلامی ایران، هرچیزی را که از تحلیل های به ظاهر علمی غربی بر می آید نسبت داد و انقلاب اسلامی ایران را با این مدلها تحلیل نمود.

یکی از نکاتی که حضرت آقا مایل اند که مطرح شود این است که این انقلاب یک سخن نو و یک اندیشه است.

البته خیلی ها اینطوری نگاه نمی کنند ولی حضرت آقا در اوایل بیانیه ی گام دوم می گویند که "انقلاب اسلامی ایران با شکوه پامیدان نهاد، چارچوبها را شکست .... و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود."

پس انقلاب ایران، یک اندیشه است نه صرفا یک انفجار. اندیشه ای جهت از بین بردن کرختی ها و نارسایی ها.

پس انقلاب ایران، یک تفسیری از اسلام است.

ویژگی هشتم: انقلاب اسلامی، بندگی خدا

ویژگی دیگر انقلاب این است که انقلاب اسلامی یک سخن نو است ولی اگر از منظر سلوکی به آن توجه شود، انقلاب اسلامی بندگی خدا است.

کسانی پای این انقلاب ایستادند که اینها جزو متدیّن ترین انسانهای روزگارند و اینها کسانی بودند که دغدغه ی لقاء الله را داشته اند.

حضرت امام ره، اساساً دغدغه ی اساسی شان لقاء الله است.

ویژگی نهم: حقیقت انقلاب، بندگی اجتماعی

ویژگی دیگر این است که حقیقت انقلاب، بندگی گسترده اجتماعی است.

امام ، سجاده و انس با خدا را می شناخته است. کسی بود که می توانست تألیف و تدریس در حوزه کند، ولی قیام کرد. زیرا درد او اسلام بوده است. می گویند علمای اسلام، اسلام از بین رفت.

از نظر امام، انقلاب یک بندگی مقتضی دوران، یک بندگی گسترده است.

آقا می گویند معنویت یعنی سراسیمه به دنبال اجرای وظایف دینی دویدن. بندگی یعنی خواست خدا را بجای خواست خود برگزیدن.

کسی که می خواهد اراده ی خدا را انتخاب کند، می بیند که وظیفه اش ، وظیفه ی پیامبرگونه است.

انقلاب از نظر امام ره، یعنی بر سر سجاده نماز خواندن.

ویژگی دهم: انقلاب آزادی بخش

یکی دیگر از ویژگی های انقلاب اسلامی از نظر انقلاب پژوهان این است که جامعه ی ایران، قبل از ایران یک جامعه ی بسته ای بوده است، هرچند که در ظاهر آزادی داشته اند. کسی که می خواهد تو را در بند بکشد، عقلت را با شهوت هایت، در بند می کشد و اندیشه ات را می گیرد.

انقلاب آمده است که به انسان اندیشه بدهد.

ما وقتی امروز با جوان صحبت می کنیم باید به این بعد توجه دهیم که مهم ترین چیزی که انقلاب می تواند به تو بدهد ، امکان است.

درست است انقلاب دستاوردهای متعددی داشته است.

انقلاب اسلامی یک امکان برای ملت ایران فراهم نموده است.

انسان قبل از انقلاب، بسیار تحقیر شده بوده است. کشور جولانگاه مستعمره کنندگان بود. در بیانیه ی گام دوم بعضی از این موارد ذکر شده است.

ویژگی یازدهم: انقلاب ایران، انقلابی عزت دهنده به مؤمنین و خوارکننده ی مستکبرین

از ویژگی انقلاب این است که دشمن جهان اسلام را می شناسیم و دیگر اینکه هر روز آمریکا در چشم مردم ما کوچک و کوچک تر می شود.

بعد از انقلاب با مشکلاتی روبرو هستیم که این ناشی از این است که به جدّ دنبال نسخه های اسلامی نمی رویم. حضرت آقا می فرمایند بعضی جاها بطور کامل از ریل انقلاب خارج شدیم. که منظور نظام کارشناسی تصمیم گیر است. یک زمانی می خواستند سپاه را خفه کنند ، همچنانکه جهاد سازندگی را خفه کردند.

شهید بهشتی می گویند در نهاد تصمیم گیر دو جریان فکری حضور دارند:

اسلامیونی که نگاهشان به غرب است.

اسلامیونی که نگاهشان به اسلام است.

تا جریان اول در کشور وجود دارد، این کشور نمی تواند تصمیم بزرگی را بگیرد.

این فشار را بیش از همه حضرت آقا دارند حس می کنند.

  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

جلسه دوم کلام انقلابی: حقیقت انقلاب 1

استاد فلاح شیروانی

 

ویژگی های انقلاب از این قرار است:

اول: انقلابی در امتداد انقلاب پیامبران

در تاریخ نگاری های بشر ردّپایی از زندگی پیامبران نیست، در حالیکه نگاه دینی خلاف این است و مهم ترین جریان تاریخی را جریان پیامبران می داند.

انقلاب ما منتسب به این جریان تاریخی است.

همین امر ماهیت انقلاب ما را متفاوت می کند و آن تفاوت این است که این انقلاب ما یک سرمایه ی دینی به حساب می آید؛ فلذا ما باید خود را در ظرف انقلاب قرائت کنیم.

 برای تفسیر انقلاب معمولا از دو نگاه کمونیستی یا لیبرالیستی نگاه می شود. که آیا فلان خیزش، ویژگی انقلاب کمونیستی یا لیبرالیستی را دارد تا بخواهد اطلاق انقلاب شود یا خیر؟

ولی انقلاب ایران یک خیز امانیستی نیست تا بخواهد این دو الگوی تحلیلی را قبول کند.

بنابراین باید به یک نگاه واقع بینانه بپردازیم.

انقلاب ایران، یک انقلاب مردمی است.

دوم: کاملا  متفاوت می باشد

میشل فوکو می گوید همه ی خیزش ها و تحولات در این دو صده، امتداد مدرنیته بوده است تنها انقلاب ضد مدرنیته، انقلاب ایران است.

سوم: کاملا موفق

 این انقلاب به طور کامل به هدف خویش رسید.

یک نظام سیاسی به طور کامل فرو ریخت و دسترسی های نظام سلطه به طور کامل قیچی شد.

چهارم: کم هزینه

مثلا انقلاب الجزایر یک میلیون شهید داده است. ولی انقلاب ایران به جهت خسارتهای مادی نیز کم هزینه بوده است.

پنجم: مدیریت شده

 انقلاب ایران برخلاف نظر برخی اندیشمندان که معتقد به این بودند که انقلابها اتفاق می افتند نه اینکه مدیریت شوند، گفتند که این انقلاب ایران استثناء است.

ششم: بسیار منضبط

رفتار مردم بسیار منضبط می باشد در این انقلاب. مردم ایران قیام کردند و این قیام را هدایت کردند و رفتار نامتعادل زیاد دیده نشد، مثل اینکه خانه ی ثروتمندان را از بین ببرند یا حتی وقتی شراب فروشی ها را فروریختند، مراجع این عمل را زیر سؤال بردند.

این انضباط از چه چیزی حاصل شد؟

انقلاب ایران از دو منبع تغذیه کرده است:

الف. دارایی متراکم دینی در حوزه های علمیه. (هویت علمی)

این تفکر تاریخی پشتوانه ی انقلاب بوده است. آن هسته ی نخبگانی مدیریتی صحنه ی انقلاب، همگی از حوزه بوده اند.

یک تاریخ برای این فهم زحمت کشیده بود و حال در حوزه انباشته شده بوده است.

ب. هویت شیعی مردم ایران

مردم ایران سالهای سال تحت تربیت بوده اند. مردم ایران همان اوایل نهضت نبوی، اسلام را پذیرفتند. این هویت اسلامی محصول یک تاریخ و تلاش کسانی است که اسلام را نصب العین خود قرار داده اند.

و علاوه بر انتخاب اسلام ،انتخاب بزرگ دیگر داشته اند که اسلام تشیّع بوده است.

یعنی یک اسلام همواره متعادل به ما تعلیم داده می شد.

عجیب است که جامعه شناسان ما به این نکته توجه ی کافی نمی کنند که انقلاب ایران، یک انتخاب بزرگ است ولی به آن توجه نمی شود و سعی می کنند برنامه های توسعه را بر ما تحمیل کنند. انگار نه انگار مردم ایران ارزشی دارد و ما یک برنامه ای را می آییم و بر مردم ایران تحمیل می کنیم.

در حقیقت کسانی که اندیشه ی توسعه را ترویج می کنند می دانند که توسعه را دارند بر مردم ایران تحمیل می کنند.

مردم ایران، اسلام را انتخاب کردند. این نکته بسیار پررنگ است در کلمات امام که مردم ایران اسلام را می خواهند. ایشان جامعه شناس است نه آن که به اسم جامعه شناسی ، برنامه ی توسعه را تحمیل می کنند.

چرا واقعا به این امر توجه نمی کنند؟ باید به این سؤآل پاسخ داد نه اینکه فقط متأثر شد.

توصیه ی من به خودمان این است که در مورد ایران ، این را جدی بگیریم. این نظر امام است که کلّا به انسان خوشبین هستند ولی نسبت به خاص مردم ایران این فرمایش اضافه را دارند که مردم ایران اسلام را می خواهند.

مردم ایران با هویت جدیدی وارد عرصه شده اند و آن انقلاب اسلامی است.

پس مردم ایران سه انتخاب بزرگ داشته اند:

انتخاب اول: اسلام

انتخاب دوم: تشیّع

انتخاب سوم: انقلاب اسلامی به عنوان بازگشت به یک تعالی

این سه انتخاب بزرگ از یک چیز تغذیه می کنند که مردم ایران خود را در امتداد حرکت پیامبران قرار داده اند.

  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

جلسه اول کلام انقلابی

استاد فلاح شیروانی

زمستان 1400

جلسه اول کلام انقلابی: طلب تاریخی

ما برای حوادث مهمی پای در هستی گذاشته ایم و بخلی هم در هستی وجود ندارد که از پیشرفت من جلوگیری کند.

تعلیمات اسلامی می گوید از هر تحقیری که برایت است جدا شو.

ما با زندگی خطای خودمان ، خودمان را از این خواستها و پیمایش ها محروم می کنیم.

لذا شریعت اسلامی برای اینکه جلوی خطاهای انسان را بگیرند، با انسان سخن گفته اند.

چون خدا به این حاجت بزرگ آگاه بوده است، پیامبرانی در زندگی انسان قرار داده است.

انبیاء جزو باهوش ترین افراد و دردمند ترین افراد بشر، پای کار ترین افراد بشر بوده اند.

انبیاء بسیار خوشدل و متواضع و مردمی ترین مردم بوده اند.

در عین حال با خدا در ارتباط بوده اند. منتخب خدا بوده اند.

نسبت به جهان خوشبین بوده اند. افسردگی نداشته اند. واقعا بانشاط بوده اند.

پیامبران اینگونه برای ما روایت شده اند.

نکته ی جالب در مورد پیامبران این است که دلهای همه ی پیامبران در همه ی تاریخ با هم یکی هست. و این خیلی نکته ی مهمی است. پیامبران خود را یکی می دانند. خود را یک نور می دیده اند.

جان و باطن می توانند با هم متحد شوند برخلاف جسم که نمی توانند با هم متحد شوند.

پیامبران چون با باطن در ارتباط بوده اند، لذا همه ی مردم را با هم جمع کرده اند.

این جریان، عاقل ترین و متعادل ترین، غیّورترین کرنش در مقابل حق می باشد.

پیامبران یک جریان به هم پیوسته هستند. پیامبران و اوصیایشان آنچنان شخصیت مهربان و عاقلی دارند که انسان می خواهد اینها را ببیند. این تصویر قرآن از پیامبران است.

انسانها دارای دفینه ی عقل هستند و پیامبران وظیفه دارند که این عقل را اثاره کنند و از زیر حجاب بیرون کشند و روی زندگی بشر بریزید.

ما خودمان را به این جریان تاریخی وصل می کنیم ولی کمتر از آن صحبت می کنیم. مثل اینکه در یک مدرسه ی باشکوه هستید ولی برای اینکه بفهمند شما چگونه درس خوانده اید باید مدرسه تان را توصیف کنید.

باید انقلاب را اینگونه معرفی کرد. انقلاب را صاحبان درد پیامبران بوجود آورده اند.

جامعه ی ایرانی پای کار بود. کسانی که تربیت دینی داشته اند  لذا در سخت ترین حالتها ناامید نشدند.

لذا ما جزو ریشه دارترین جریانهای تاریخ هستیم. هر تمدنی الان تاریخی دارد و به آن اشاره می کند. ما ادامه ی جریان بلند تاریخی از پیامبران هستیم. انقلاب ما به جریان پیامبران ارتباط دارد.

ما ، ادامه حضرت موسی، عیسی، حضرت خاتم ، امام صادق و کاظم و .... هستیم و اینها دعا گوی ما هستند.

ما جزو امّت ایشان هستیم. ولی چرا گاهی از این موضوع غفلت می کنیم؟

سخن فطرت همیشه تازه است در عین اینکه کهن ترین سخن بشری است.

  • یاسر کافی