جلسه دوازدهم کلام انقلابی: الزامات پرچمداری4- میدان
استاد حجت السلام و المسلمین فلاح شیروانی
مقرّر: یاسرکافی
بحثمان مربوط به الزامات پرچمداری بود با توجه به خطبه ی 173 امیرالمؤمنین علیه السلام. آنجا می فرمایند که الان دعوا سر اسلام ناب است و کسی دوام می آورد که 5 عنصر داشته باشد:
سه عنصر شناختی: نگرش دینی او درست باشد، درک از صحنه اش درست باشد، درک از رهبری اش درست باشد.
دو عنصر روحی و رفتاری: شکیبایی و مقاومت، اطاعت و همراهی.
ما اکنون نیز باید به پرچمدارانمان اندیشه بدهیم، از میدان باخبرشان کنیم و کمکشان کنیم رهبر انقلاب را درک کنند.
ب. بعد سوم محتوایی و شناختی: میدان
خوب رسیدیم به دیدن و درک صحنه (میدان).
ما در اینجا سه مطلوبیت داریم:
- به کل انقلاب نظر نمودن؛ نه فقط به یک قسمت از کشور نگاه کردن مثلا فقط تهران.
- از منظر امام نگاه کردن؛ یک ملحد یکجور صحنه را تفسیر می کند و یک انقلابی به گونه ای دیگر.
- ابعاد متعددی را شامل شدن؛ مثلا تحلیل ما فقط تاریخی یا سیاسی نباشد.
سه زاویه ی نگاه یا برش به میدان:
اگر این مطلوبیتهای سه گانه را نگاه کنیم، می شود از سه زاویه یا سه برش به میدان نگاه کرد:
- برش شناخت تاریخی، از منظر تطوراتی که انقلاب پیدا کرده است:
انقلاب اسلامی از یک سری خروشها و فرودها برخوردار است که کم کم موجب می شود زمزمه هایی از انقلاب شکل گیرد. این را خوب توضیح داده اند که انقلاب چقدر در خفقان بوده است و در نتیجه ی پویش انقلاب سازی مداوم در حال رشد بود همراه با فراز و فرود و شوک و .... . یک قسمتهای فخرآمیزی دارد مثل اینکه خوشحال می شویم که انقلاب می تواند اینگونه افرادی را تربیت کند، مانند میرزای کوچک، نواب صفوی، مصدق و جریان نفت و ... . متوجه می شویم که این افراد با عرصه های سختی روبرو بوده اند و کارهای بزرگی انجام داده اند تا می رسد به حضرت امام. در محضر حضرت امام این حرکت یک فرمت می خورد و یک ویرایشی می شود مثلا حوزه را پایگاه انقلاب قرار می دهد و ... .
سبک جنگیدن ایشان که مثلا می خواستند مردم قیام کنند. نمی خواستند حکومت را ساقط کنند بلکه می خواستند مردم حکومت را ساقط کنند.
بدون این شناختن ها، قطعا امروز فریب خواهیم خورد و انقلاب را در معرض تهدیدهای ناشناخته قرار خواهیم داد.
بررسی تطورات انقلاب نشان می دهد که با یک حرکت فخرآمیزی روبرو هستیم و بسیار امیدوار می شویم و مثلا قیمت سیب زمینی ما را بهم نمی ریزد و اینکه انقلاب الان کجاست و دارد چکار می کند.
نقاط گره در این تطورات خیلی مهم است. مثلا قطع نامه ی 598 مشخص نشد که چه بوده است که امام مهر جام زهر بر آن زدند؟ آیا فتنه ی 88 مشخص شد؟ اگر ما روشن نکنیم، دشمن تحلیلش می کند.
- برش شناخت روز؛ که به آرایش نقاط کلیدی می پردازیم:
در اینجا دو جور نگاه لازم داریم:
الف. تهدیدهای راهبردی را فهرست کنیم و ضریب تهدیدها و هندسه ی تهدیدها را بدانیم:
انقلاب با تهدیدهای زیادی روبرو است. آنی که مهم است باید تهدیدهای درشت را بشناسیم و ضریب اهمیتشان را نیز بدانیم. و در همه ی طراحی ها حواسمان به اینها باشد. مثلا کسی دارد طراحی می کند ولی حواسش به گسل شیعه و سنّی نمی باشد.
ما انقلابیون هنوز نتوانسته ایم تهدیدهای انقلاب را لیست کنیم و یا طبقه بندی شان نماییم بر اساس اولویتهایشان، یا اینکه هندسه ی این تهدیدها و ارتباط این تهدیدها با یکدیگر را نمی دانیم.
اگر تصمیم گیران ما تهدیدها را نشناسند، اینها برای ما منفعلانه برنامه ریزی می کنند. یعنی در حین حرکت مدام سنگ می خوریم و نمی گذارند ماشین انقلاب رو به جلو برود.
حضرت آقا می فرمایند: "خدا لعنت کند که سعی می کنند که قشر دانشگاهی ما را غیرسیاسی کنند. کشوری که در باغ سیاسی نباشند و تحلیل سیاسی نداشته باشند، مگر می توانند روی دوش مردم حرکت و مبارزه و جهاد کنند؟..." 12 آبان 1372
ب. ضرورتهای راهبردی انقلاب:
حرکت بزرگ ملت ایران، نقطه ی بلندی را هدف گرفته است و بجز با انقلاب همه جانبه ی اسلامی قابل دسترسی نیست. لذا زندگی انقلابی امروز، با ضرورتهای راهبردی متعددی مواجه است. یعنی اصلا بحث تهدید هم نیست بحث ضرورت است. یعنی این نحوه ی زندگی موجب ایجاد یک سری ضرورتها می شود مانند تولید علم بومی، تولید علم اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، نظام اداری اسلامی، خام نفروختن نفت و ... . باید این ضرورتها را فهرست کنیم. طبقه بندی کنیم.
گاهی گفتن ما در حد کفایت نبود، بلکه فقط گفته ایم.
این می شود شناخت میدان.