در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

دست نوشته و تقریرات یاسر کافی طلبه ی مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر عج رشته فقه التربیة- قم المقدسة

۱ مطلب با موضوع «متون تربیتی اسلامی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آشنایی با متون تربیتی

جلسه اول

استاد رفیعی

مقدمه:

موضوع درس تراث تربیتی است در تمدن اسلامی است.

آن کتابهایی است که در حوزه ی تعلیم و تربیت از دیرباز نوشته شده است و بدست ما رسیده است، متون تربیتی است، که از جابر بن حیان شروع می شود.

انواع متن تربیتی:

گاهی کتابی حول یک موضوع مشخص نوشته شده است.

گاهی مباحث یک علم، در کتابی که با موضوع دیگری است بطور پراکنده وارد شده است.

گاهی به مباحث یک علم، در کتابی با موضوع دیگر، لیکن در فصلی مستقل به آن اشاره شده است.

گاهی نقل یک نکته ی علمی از شخصی شده است بطوریکه از آن شخص هیچ کتاب در حال حاضر یافت نمی شود بلکه نقل سینه به سینه بوده یا نقل از کتابی است که از بین رفته است.

مثلا در باب علم اصول:

گاهی کتابی با محوریت علم اصول تدوین و نگارش یافته است.

گاهی مباحث اصولی در یک کتاب غیراصولی، در یک فصل مشخص آمده است.

گاهی در یک کتاب غیراصولی، به مقتضای حال در یک فصل مستقلی به مباحث اصولی پرداخته شده است.

در کتب تربیتی و اخلاقی نیز اینگونه است.

مثلا کیمیای سعادت امام محمد غزالی در قرن 5 ، موضوعش اخلاق است. یا جامع السعادات ملامهدی نراقی کتابی است اخلاقی.

ادب الدنیا و الدین کتابی است غیراخلاقی که یکی از فصولش مستقلا مختص به اخلاق است.

نوع سوم نیز کتابی است غیراخلاقی که برخی از مباحث اخلاقی در لابلای این مباحث کتاب آورده شده است.

نوع چهارمی نیز وجود دارد که یک اخلاق پژوه، از قول شخص دیگری یا از کتابی که از بین رفته است، نکته ای اخلاقی را ذکر کنند. یعنی شخص بر اساس سندی که در دست او بوده است، نقل قول می کند. مثلا جاهز از قول ابوالاسود دوئلی مطلبی اخلاقی را ذکر می کند، در حالیکه این ابوالاسود هیچ کتابی نداشته است و جاهز سینه به سینه این مطلب به او رسیده است.

این درس در واقع به نوعی بیان آرای مربیان مسلمان  شمرده می شود.

این مربی چند ویژگی باید داشته باشد:

  1. در مقام تعلیم و تربیت برآمده باشند. مثلا جابربن حیان طوسی که در قرن دوم زندگی می کرده است در مجمع الرسائل که از او باقی مانده در مقام تعلیم بوده است.
  2. آرای تربیتی او باید به ما رسیده باشد. حال این آرا به یکی از 4 وجهی که گذشت بدست ما می رسد.
  3. هیچ یک از اندیشمندان ما طبق تحقیقات، دغدغه ی ایجاد یک کتاب تربیتی نداشته اند و به عبارتی تربیت پژوه نبوده اند و نظریه پردازی نکرده اند. یعنی هرچند شاید کتابی تربیتی نوشته باشند لیکن این کتابها هیچکدام با هدف تربیت پژوهی نبوده است بلکه در مقام بیان آداب و اخلاق تعلیم و تربیت در رشته ی خودشان بوده اند. مثلا کتابی نوشته شده است توسط ابوسعد سمعانی با این دغدغه که راویان حدیث ذکر شود و می گوید که فلان شخص هر هفته املای حدیث داشته است. حال در بخشی از کتاب به آداب و اخلاق املاء و استملاء کتابی نوشته است.

لذا در متون تربیتی خودمان باید دنبال سرفصل هایی بگردیم و الا خودشان بطور صریح چه بسا بیان نکرده باشند. یعنی باید ببینیم که علمای تربیتی در سرفصل های زیر چیزی را صریح بیان کرده اند یا می شود از کلام آنها استخراج کرد یا خیر؟

یا مثلا کتاب تعلیم المتعلّم طریق التعلّم برای زرموجی، به آداب و اخلاق پرداخته است ولی با هدف بیان آداب و اخلاق در رشته ی تخصصی خودشان بوده است لذا به تعریف تعلیم نپرداخته اند.

حتی کتابهایی مثل منیة المرید که فقط به حدیث پژوهان نپرداخته اند ، لیکن رویکرد پژوهشی شان در حوزه ی اخلاق آموزشی می باشد.

آداب البحث و المناظره کتابی اخلاقی است در مورد آداب مناظره و هیچ بخشی دیگر از تربیت را ذکر نکرده است.

ابن مثویه کتابی دارد به اسم ........ که دنبال تربیت ارسطویی است.

احیاء علوم الدین امام محمد غزالی، از کتب برجسته ی اخلاقی است که توسط فیض کاشانی تنقیح شد و در اثری به اسم مهجة البیضاء فی احیاء الاحیاء به نگارش درآمد.

در این کتاب هرچند به آموزه های تربیتی اشاره شده است در حد یک صفحه است نه بیشتر.

برخی مثل بوعلی در جلد اول کتاب قانون، به حوزه ی طبابت کودک پرداخته اند.

توجه شود که ممکن است شخصی در مقام تعلیم و تربیت برآمده باشد ولی تربیت پژوه نباشد و تألیفات تربیتی نداشته باشد و ممکن است شخصی تألیفات تربیتی داشته باشد ولی در مقام تعلیم و تربیت برنیامده باشد و مربی نباشد. لذا بین خصوصیت اول و سوم تهافتی نمی باشد.

سرفصل های تربیتی:

  1. چیستی تربیت؛ تعریف تربیت.
  2. اهداف تربیتی. مثلا از کلمات فارابی می شود اهداف فارابی را استنتاج کرد و الا ایشان صراحتی به این اهداف ندارد.

اهداف نیز یا کلی (غایی) است یا میانی یا جزیی.

اهداف جزیی از همه بیشتر و از همه سهل الوصول تر است. مطلوبیت آنها بالغیر است نه بالذات. اهداف میانی، هم مطلوب بالذات هستند یعنی خودش می تواند هدف باشد و هم بالغیر.

هدف غایی، تنها مطلوب بالذات است.

  1. اصول تعلیم و تربیت.
  2. روشهای تربیتی؛ چنین کنید و چنان نکنیدها.
  3. عوامل تربیتی.
  4. موانع تربیتی.
  5. ساحتهای تربیتی.
  6. مواد و برنامه آموزشی (محتوا).

پژوهشگاه حوزه و دانشگاه یک مجموعه ی 6 جلدی دارد تحت عنوان آرای تربیتی دانشمندان مسلمان و مبانی آن.

جلد ششم این مجموع تحت عنوان "مربیان بزرگ مسلمان" می باشد. در این کتاب هر فصل به یکی از شخصیتها پرداخته است. این کتاب تلخیص آن 5 جلد است.

کتاب دیگری نوشته شده است به اسم "مربیان ما". در مقدمه ی جلد اول، اشاره کرده است که برای پرداختن به تعلیم و تربیت باید به مقولات 8 گانه ای پرداخته شود. این مقدمه مفید است.

مقاله هایی است به اسم "فارابی فیلسوف تربیت"، "دلالتهای تربیتی در آثار جاهظ"، " نهاد آموزشی مکتب در قیروان"، "هوش و گوش خود به این پاداش ده"، "برخی از دلالتهای تربیتی در رسائل اخوان الصفا".

این کتب و مقالات وقتی مطالعه شود، فهمیده می شود که در هر اثری چگونه باید سرفصل های تربیتی را جستجو کرد.

  • یاسر کافی