در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

دست نوشته و تقریرات یاسر کافی طلبه ی مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر عج رشته فقه التربیة- قم المقدسة

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت اعتقادی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جلسه دوم تربیت اعتقادی

حجت الاسلام و المسلمین سید نقی موسوی

مقرّر: یاسرکافی

مقدمه چهارم:

نسبتی بین اصطلاح تربیت دینی به معنای قسمی با تربیت اعتقادی وجود دارد.

معنای قسمی تربیت دینی که امروزه بیشتر همین معنا لحاظ می شود، یعنی تربیت ایمان و التزام. آن مخّ دینداری. آن مناط و معیار اصلی دینداری. آن تربیتی که تلاش می کند، مفهوم و دالّ مرکزی دینداری یعنی ایمان، التزام، دلدادگی را بارور کند.

گاهی اوقات تربیت دینی را در اصطلاحات تربیتی آموزش دین و آموزش دینی بکار می برند، نه اینکه منظورشان فقط آموزش باشد بلکه معنای پرورش نیز در آن منظور می باشد، مگر اینکه قرینه ای در میان باشد که بگوید فقط آموزش در اینجا منظور است.

آموزش دین و آموزش دینی تقریبا یک معنا مساوی با تربیت دینی مقسمی ، و در نتیجه با تربیت دینی قسمی هم معنا نیست.

مقدمه پنجم: تفکیک آموزش دین با آموزش دینی

ابتدائاً عرض می شود که آموزش دینی به معانی زیر می آید:

در یک اصطلاح آموزش دینی یعنی آموزش محتوای دین. آموزش دینی، منظور همان آموزش دین است. این یاء، یاء اضافی است؛ نمی دانیم چکار می کند. در این معنا، آموزش دینی یعنی محتوای کتاب مقدس را آموزش می دهد.

در اصطلاح دوم گاهی اوقات آموزش دینی که می گویند یعنی آموزش شما موصوف به دینی باشد. یعنی حتی اگر آموزش فیزیک هم می خواهید بدهید، آموزشتان آموزش دینی باشد، چه در فرم، چه در محتوا. چه در اصول، چه در محتوا. چه در قواعد، چه در محتوا.

یعنی آموزش زمین شناسی، حواست باشد دینی آموزش بده! یعنی کودک را خداباور بار بیاوری. یعنی بداند خدا این زمین را آفریده است. این شد محتوا. یا روش ، روش اسلامی باشد. مثلا اختلاط نامحرم نشود.

پس این اصطلاح دوم به سه صورت بکار برده شده است:

گاهی مراد این است که فقط محتوا، دینی باشد.

گاهی مراد این است که روش ، دینی باشد.

گاهی مراد این است که روش و محتوا ، هردو دینی باشد.

در اصطلاح دیگر آموزش دینی یعنی آموزشی که منبع آن دین است در مقابل آموزش عقلی و شهودی.

و اما آموزش دین:

آموزش دین دو کاربرد دارد:

  1. آموزش دین، در واقع گاهی به معنای آموزش دینی است؛ یعنی کلمه ی دوم گاهی اوقات مضاف الیه است ولو اینکه وصفی دارد بکار می رود. برخلاف آموزش فیزیک. در اینجا کلمه ی دوم، محتوای آموزش است. ولی این آموزش را بر چه اساس انجام می دهیم، بر اساس تئوری های پداگوژیکی و علوم تربیتی و تربیتی.

پس در مثل آموزش ریاضی و فیزیک و شیمی، این سؤال که آیا فیزیک و شیمی و ریاضی، منبع تربیت است یا محتوای تربیت، مطرح نیست ولی این سؤال نسبت به اصطلاح آموزش دین یا آموزش دینی مطرح است که این دین یا دینی، محتوای تربیت است یا روش تربیت است یا منبع تربیت است؟

  1. حال گاهی هم می گویند آموزش دین، ولی آموزش دینی مدّنظرشان نیست. یعنی نگاهشان کاملا ضدّ دینی است یا مثلا تقلیل گرایانه و سکولاریستی است.

مثلا کشوری مثل ترکیه، آموزش دین می دهد و برای آموزش دینش مثلا زندگی پیامبر ص، یک مستشرق می آورد که اصلا دغدغه ی ایمانی ندارد، بلکه می گوید من فقط مورّخ هستم. در اینجا آموزش دین می دهد ولی آموزش دینی نمی دهد. بلکه بشرط لای از آموزش دینی است یعنی موصوف به آموزش دینی نمی باشد.

در اینجا بحث از ، دین اخلاقی و دین معنوی زده می شود در حالیکه فی الواقع خنثی است.

این نگاه در مقیاس بین المللی دارد ترویج می شود و نسخه ی قرن 21 برای تربیت دینی این است. که شما آموزش دین داشته باشید ولی به نحو سکولار.

به تعبیر دقیق تر بجای لائیتسه و حذف دین از مدارس و بجای ابقای دین و گسترش دین در مدارس، پروژه ی کنترل دین در مدارس کلید خورده است و نتیجه اش سکولاریزه کردن پنهان است. یعنی کاملا با نگاه تاریخی و پدیدارشناسانه و خنثی می گویند که دین اسلام و مسیحیت و یهودیت اینها را می گوید ولی بچه ها آدم باشید؛ بااخلاق باشید.

  • یاسر کافی
  • ۰
  • ۰

تربیت اعتقادی جلسه اول

استاد حجت الاسلام سید نقی موسوی

مقرّر: یاسر کافی

فقه تربیت اعتقادی

استاد سید نقی موسوی

زمستان 1400

مقدمات:

مقدمه ی اول:

فقه تربیتی، فقه حُکمی، فقه استنباط احکام تکلیفیه و وضعیه برای افعال متربی و مربی.

مقدمه ی دوم:

تربیت اعتقادی، مجموعه اقداماتی که یک انسان برای انسان دیگر انجام می دهد تا در بعد عقیده، و عقیده مندی، ایمان، التزام بتواند موفق شود و در متربّی شکل دهد.

مقدمه سوم: تفکیک تربیت اعتقادی از ادبیات مشابه

تربیت دینی و تربیت اسلامی.

تربیت اسلامی خیلی کلی یعنی تربیت استخراج شده از اسلام.

تربیت دینی دو اصطلاح دارد:

الف. اصطلاح عام و مقسمی :

مساوق با تربیت یهودی، تربیت بودایی، تربیت اسلامی است.

ب. اصطلاح خاص و قسمی: (religius edjucation)

پرورش ایمان، پرورش تدین، پرورش التزام و مفاهیمی از این دست.

گاهی بعضی برچست سکولاریستی می زنند که اگر تعریف دوم مد نظرتان باشد می گویند دچار تعریف سکولاریستی شده اید زیرا پای دین را در محمولات و داوری ها قطع کرده اید و این جدایی دین از تربیت است.

سکولاریسم نسبت به دین لابشرط است نه بشرط لا. در نتیجه تربیت سکولار یعنی دین را در پهنه ی تعلیم و تربیت به یک کنجی برده اید و فقط در مسجد و محراب می خواهد از تربیت دینی اسم ببرد ولی در ساحتهای دیگر مانند تربیت جنسی، تربیت علمی و ... نمی خواهد تربیت دینی قایل شود.

تربیت عبادی بر تربیت مناسک و تربیت رفتارات و بروزات خارجی اشاره می کند.

تربیت اخلاق، بر اکتساب فضایل و رذایل و تربیت درون اشاره می کند.

حال بعضی آمده اند بر اساس تقسیم اسلام بر سه بخش عقاید، اخلاق، احکام می گویند تربیت اسلام شامل تربیت اعتقادی، تربیت اخلاق، تربیت احکام می باشد.

مناقشه در این نظر این است که معارف اسلام که فقط این سه نیست؛ مثلا بعضی احکام سیاسی اسلام، جزو هیچ یک از این سه نیست.

پس واقع بینانه تر این است که نسبت به ابعاد وجودی اسلام و همچنین ابعاد وجودی انسان، حیث تقسیم را نسبت به ابعاد وجود انسان و متربی تغییر داده و حیث تقسیم را نسبت به ساحتهای وجودی متربی عوض کنیم و از طریق تقسیم استقرایی بگوییم: تربیت جنسی، اخلاقی، عقلی و ... که از 16 تا 21 ساحت بر می شمارند. که در سند تحول بنیادین آ.پ تمام این ساحات، به 6 ساحت فروکاسته شده است.

  • یاسر کافی