در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

در امتداد مسیر تربیت اسلامی

در اواسط راهی هستیم که به امید خدا، پایانی بس شیرین خواهد داشت، ولی پرفراز و نشیب که توشه آن ایمان است و صبر

دست نوشته و تقریرات یاسر کافی طلبه ی مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر عج رشته فقه التربیة- قم المقدسة

  • ۰
  • ۰

جلسه سوم فلسفه علم:

بحث را در این جلسه از این نقطه شروع می کنیم که عقل گرایی یک پلی بود برای انتقال فرهنگ غرب به حس گرایی. و این به یک معنا یک هبوط دیگری بود که در فرهنگ غرب رخ دارد و از یک جهت همان برخوردی که عقل خودبنیاد با دین کرد، اینبار حس با عقل خودبنیاد کرد، یعنی همانطور که عقل خودبنیاد ، هویت دین را انکار کرد و بلکه هویت دین را شکل دهی کرد و آنرا به سمت سکولاریزه شدن پیش برد، افول عقل گرایی نیز خیلی زود اتفاق افتاد و بیشتراز دو قرن نتوانست دوام بیاورد و تن به جریان حس گرایی داد.

توجه داشته باشید که اندیشه ها هیچگاه نمی میرند بلکه گاهی مخفی هستند و گاهی آشکار هستند؛ مثلا در همین دوره ی عقل گرایی، حس گرایی هم حضور دارد لیکن زمامدار نیست. یا حتی قبل از میلاد مسیح، در زمان موسی ع، سامری ها می گفتند ما چون خدای تو را نمی بینیم پس نمی پرستیم.

دو چالش در غرب وجود دارد که باعث شده است نزاع های بسیاری ذیل آن اتفاق افتد: اختلاف بین تجربه گرایی و عقل گرایی ؛ اختلاف بین ایمان و روشنگری.

الان ما کاری به اختلاف بین ایمان و روشنگری نداریم؛ و اما بحث تجربه گرایی و عقل گرایی یک بحثی بود که در غرب مدرن وجود داشت و پررنگ بود. تجربه گرایان معتقد بودند که معرفت تنها از راه تجربه بدست می آید ولی عقل گرایان معتقد بودند که معرفت تنها از راه عقل بوجود می آید.

بدلایل اجتماعی و اشکالاتی که در عقل گرایی بود، باعث شد که حس گرایی در قرن نوزدهم، زمام امور را بدست بگیرد.

جریان حس گرایی، خودبنیادی را به تجربه اختصاص می دهد و عقل را بازتعریف می کند. و دیگر رسالت عقل، مدرِک کلیّآت نیست. بلکه عقلی می شود که از عقل ابزاری نام برده می شود. این عقل کاری به حوزه ی ارزش ها ندارد بلکه فقط علم تجربی تولید می کند جهت نیل به اهدافی که ناشی از ارزش ها می باشد.

عقل ابزاری چیزی جز علم حسی مدرن نیست که در خدمت تحقق این اهداف قرار می گیرد.

حس ، وحی و عقل را بازتعریف می کند و یک هویت حسی در آن اشراب می کند.

فرق حس گرایی با تجربه گرایی:

قضایا یا یقینی و بدیهی هستند یا نظری؛ در مقابل یقینیات، مشهورات و مسلمات و مقبولات و مخیلات و موهومات قرار دارد.

بدیهیات نیز شامل اولیات ، تجربیات، حسیات، فطریات، حدسیات، متواترات، وجدانیات.

حسیات را فلاسفه ی اسلامی، غیر از تجربه دانسته اند. حسیات، قضایای شخصی هستند و حتی جزیی هم نیستند، ولی تجربیات، قضایای کلی هستند. یعنی حسیاتی که استقراء شود می شود قضایای تجربی.

جریان علم مدرن از حس گرایی شروع می کند و به تجربه گرایی منجر می شود و از تجربه گرایی فراتر نرفتند.یعنی از آمپریزم شروع کردند و به پوزیتیویسم منتهی گردید.

از بزرگان حس گرایی مهم ترین شان هیوم است که به تمام قواعد حس گرایی ملتزم شد و سپس بارکلی، فرانسیس بیکن، آگوست کنت و جان لاک می باشد.

پس فرق حس گرایی و تجربه گرایی روشن شد.

حس گرایی دو کار را بعد از حاکمیتش انجام داد:

  1. تفکیک علم از متافیزیک (جدایی علم از فلسفه):

در این مقام، تلاش بود که علم از متافیزیک تهذیب شود؛ یعنی علم از معارف عقلانی پالایش شود.

متافیزیک ، دانشی است که توجه به عناصر، هستی ها و معرفتهای فوق تجربی دارد. دانشی است که امور حسی را ذیل واقعیت ها و معرفتهای غیرحسی ساماندهی می کند.

متافیزیک یک علم منفور در غرب مدرن می باشد و اگر امروز صحبتی از متافیزیک است ، آن متافیزیک قلب شده است.

کانت می گوید متافیزیک علم نیست ، و اساساً امکان ندارد که علم باشد. در عین حال ایشان می خواهد بگوید که علوم تجربی خصوصا فیزیک نیوتن، امکان علم بودن را دارا هستند.

کانت می گوید علم اینگونه محقق می شود که دو اتفاق می افتد: 1. مواد حسی از افق خارج به افق فاهمه می آید 2. مقولات و صورتهای عقلی در فاهمه حضور دارند؛ حال وقتی آن مواد حسی با صورتهای عقلی ترکیب می شود، می شود داده ی عقلی.

برای همین است که کانت می گوید که هیوم مرا از خواب جزمیت بیدار کرد.

کانت گزاره های متافیزیکی را گزاره هایی واهی و موهوم می داند. از نظر کانت متافیزیک شامل علومی است که به وجود خدا، جاودانگی نفس، وحدت جهان می پردازد. هرچند ایشان از طریق عقل عملی، خدا را اثبات می کند ولی این سه مقوله را از عقل نظری خارج می داند. وجود خدا، به عنوان اصل موضوعه پذیرفته می شود نه به این معنا که در حوزه ی عقل عملی قابل اثبات است ولی در حوزه ی عقل نظری قابل اثبات نیست، بلکه به معنای پیش فرض است . یعنی اینکه خدا وجود دارد، هیچگاه در دستگاه کانت اثبات نشد، بلکه در حوزه ی عقل عملی از باب ضرورتی که اخلاقیات به فرض وجود خدا داشتند، ناچار به پذیرش وجود خدا گرفتند.

ولی معارفی مانند علیت، ضرورت، زمان، مکان جزء مقولات کانتی است که اموری عقلانی می باشد نه اموری متافیزیکی.

حال در تجربه گرایی ، می خواهند حتی مقولات کانتی را نیز از معرفت خارج کنند، زیرا تا متافیزیک، علم حساب شود، یعنی تجربه گرایی تنها روش منحصر رسیدن به علم نمی باشد.

این منطق که موجب جدا شدن مابعد الطبیعة از علم شد می بایست ریاضیات نیز از علم جدا شود زیرا علوم ریاضی نیز غیرتجربی بودند، لیکن چون علوم کاربردی با ریاضیات پیش می رود، چشم پوشی شد و به صورت غیرمنطقی جزو علوم باقی ماند.

  1. تفکیک علم از ارزش:

دومین کاری را که حس گرایی انجام داد، موجب تفکیک علم از ارزش گردید.

روند تغییر و تحول در حوزه ی متافیزیک در دستگاه تجربه گرایان:

بعد از زوال عقل خودبنیاد، حس، خودبنیاد می باشد. تقریبا یک سده حس، متافیزیک را علم science به حساب نمی آورد و آنرا در حوزه ی معرفت knowledge داخل می کنند.  

معرفت یعنی مفاهیمی که واقعیت دارند لیکن حکایت گری از واقع ندارند بلکه ساخته ی جامعه می باشد و مفاهیمی اعتباری می باشند. و در مرحله ی بعد به علل شکل گیری اجتماعی این معرفتها پرداختند.

علم جامعه شناسی است که می تواند مباحث متافیزیکی را توضیح دهد.

اوضاع وقتی بغرنج می شود که تجربه گرایان متوجه می شوند که خود علم، متافیزیکی دارد. متافیزیک در تاروپود علم رسوخ دارد. به عبارتی حس گرایان، در قرن نوزده در حالی که با متافیزیک می زیستند ، آنرا انکار می کردند.

در قرن بیستم اینها متوجه می شوند که متافیزیک در علم آنها حضور دارد.

بطور مثال قانونی است در قرن 17 که می گوید هرگاه نور از فضایی به فضای دیگر وارد شود می شکند.

قانون یعنی این است و نقیض این صحیح نیست. این مبتنی بر قاعده ی امتناع جمع نقیضین می باشد.

پس هر قانون علمی مبتنی بر این قاعده می باشد. به قول بوعلی این قاعده، واجب الوجود علم است. یعنی بدون این قانون اصلا نمی شود هیچ قانونی را وضع نمایید و ساختمان علم فروخواهد ریخت.

این یکی از عناصر متافیزیکی است که همراه هر قانونی ولو قانون تجربی نیز می باشد.

  • ۰۰/۱۲/۱۶
  • یاسر کافی

فلسفه علم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی